موسی آسم گرفته. ظاهرا از بچگی الرژی و آسم خفیف داشته و اینجا اومدن بدترش کرده. گل و گیاه اینجا زیاده و اذیتش میکنه. پارسالم بهار خیلی اذیت شد اما امسال یه چیز وحشتناکیه. شبا خیلی بدتر میشه. چندشب انقدر سرفه کرده پاشده رفته اتاق بالا خوابیده:( نمیدونم چرا توی اتاقمون حالش بدتره. من خودمم گاییده شدم امسال. ینی اونهمه زندگی تو تهران و بنگ و وید و سیگاز انقد منو نگایید که این یه سال زندگی تو دهات:))) امروز داشتم خیارمیکاشتم یه جوری نقسم گرفت که اومدم تو خونه تقریبا از حال رفتم. ولی من یه خرده نفس تنگی میگیرم و موقع کشاورزی که خاکو بالاپایین میکنم اینطوری میشم. این طفلی بیرونم نمیاد حتی. خیلی براش ناراحتم. امروز رفت دکتر. نمیدونم کی قراره خوب شه.